اگر شبی فانوش نفسهای من خاموش شد ، اگر به حجله آشنایی برخوردی و عده ای به تو گفتند کبوترت در حسرت پر کشیدن پر پر زد ، تو حرفشان را باور نکن ! تمام این سال ها کنار من بودی ، کنار دلتنگی دفاترم !
کاش می دانستند که دل من نه تلفن عمومیست و نه کلکسیونر عشق های رنگارنگ ، دل من آن طور که آنها فکر می کنند با همه مهربان هم نیست ، دل من تنها وحشی کوچکی است که با کمترین محبتی رام می شود ، دل کوچکم میترسد نمی خواهد اهلی شود ، به همین سادگی !
اگه گفتی امروز چه روزیه ؟ بگو دیگه ! زیاد فکر نکن ! امروز همون روزیه که دلم برات تنگ شده !
در کوچه ی عشق عاشقی کمرنگ است ، حرف دل عاشقان چه رنگارنگ است ، وقتی که ریا روی محبت باشد ، انگار تمام قلب ها از سنگ است .
کبوترم ، لانه ی من بام توست ، کجا روم ؟ مرغ دلم رام توست ، پادشه کشور عشقم ولی ، نگین انگشتری ام نام توست .
من یک ماهی کوچکم که توی قلب شیشه ای دل تو زندگی می کنم ، می دونی اگه دلت بشکنه من می میرم ؟
می شود ای دوست آیا آن نگاهت را خرید ؟ یا برای آسمان ها روی ماهت را خرید ؟ من دلم لبریز از آشوب و زنگار رو غم است ، می شود آیینه وش یه لحظه آهت را خرید ؟
درویشم و درویش تر از خود ندیدم ، همرنگ دلم عاشق و درویش ندیدم ، عمریست که من عابر این راه غریبم ، جز سایه ی خود همسفری بیش ندیدم .
آن عشق را در تو ، تو را در دل ، دل را در موقع طپیدن به تو دوست دارم .
هرگز به احساساتی که در اولین برخورد از کسی پیدا می کنید اعتماد نکنید !
اسرار خویش به کسی مگوی ، زیرا سینه ای که در حفظ راز خود به ستوه آید ، از سینه ی دیگران نباید انتظار امانت داشته باشد .
محبت همه چیز را شکست می دهد و خود شکست نمی خورد .
اگر قرار است برای چیزی زندگی خود را خرج کنیم ، بهتر آن است که آن را خرج لطافت یک لبخند و یا نوازشی عاشقانه کنیم . (شکسپیر)
هنوز نیامده ای خداحافظ ؟ تقصیر تو نیست ، همیشه همین گونه بوده ، برو اما من پشت سرت نه دست که دل تکان می دهم .
دیگران گر به وصال تو خوشند ، ما شب و روز به یک وعده ی دیدار تو خوشیم .
دریا که بزرگ شد ، نگاهش نتوان کرد ، دو دل که یکی شد ، جدایش نتوان کرد .
آنان که ز ما دور ولی در دل و جانند ، بسیار گرامی تر از آنند که بدانند .
وقتی ارتباط عاشقانه ات به انتها می رسد ، فقط به سادگی بگو : همه اش تقصیر من بود . (جکسون براون)
عشق حیات عاشق را تشکیل می دهد و الا معشوق بهانه است . (آلفونس کار)
چنین است طبیعت زن : دوستت ندارد تا دوستش داری و چو دوستش نداری دوستت دارد . (میگوئل بوفلر)
عشق ما را می کشد تا دوباره حیاتمان بخشد . (شکسپیر)
هرگز فرصت گفتن دوستت دارم را از دست مده . (براون)
به رویاها ایمان بیاورید که دروازه های ابدیت اند . (جبران خلیل جبران)
آبان ۰۸
محمدرضا
داشتم اشک هایم را روی نامه ای عاشقانه با قطره چکان جعل می کردم ، خاطرم آمد شاید دلتنگ خنده هایم باشی ، ببخش اگر این روزها عشق با گریستن اثبات می شود .
زندگی باید کرد ! گاه با یک گل سرخ ، گاه با یک دل تنگ ، گاه باید رویید در پس این باران ، گاه باید خندید بر غمی بی پایان .
ناسپاس از عشق پاکت نیستم ، من که عمری با خیالت زیستم ، دوستت دارم به جان تو قسم ، روی حرفم تا ابد می ایستم .
بیاموزیم که اگر ستاره نیستیم ، ابر هم نباشیم که جلو درخشش ستاره ها را بگیریم .
سکوت چه زیباست وقتی تمام حرف ها از توصیف تو عاجزند .
کبوترهای قلبن را به سویت می پرانم ، که شاید از تو بیاموزند آیین رفاقت را .
نفس بده که برات نفس نفس بزنم ، نفس به جز تو نخواهم برای کسی بزنم ، مرا اسیر خود کردی دعایم کن ، که آخرین نفس را در این قفس بزنم .
تبسم عشق گوشه ای از نگاه خداست ، به نگاه او می سپارمت .
من و تو از تبار بی کسانیم ، در این غوغا چه کس را دوست بنامیم ، کسی نشنیده فریاد کمک را ، کمک کن تا برای هم بمانیم .
زندگی گرمی دلهای به هم پیوسته است ، تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است .
آبان ۰۸
محمدرضا
اس ام اس عاشقانه ، جملات عاشقانه ، بخش ۲۲۱
آشفته دلان را هوس خواب نباشد ، شوری که به دریاست به مرداب نباشد .
دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست ، آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست .
عشق بلندتر از آن است که زیر نگاهی عتاب آلود پامالش کنی ، عشق حقیقی تر از آن است که پشت ابری حیاهای ناراستین پنهانش کنی ، عشق یتیم تر از آن است که به دست رودخانه ی روزگارش بسپاری .
من که از یاد تمام آشنایان رفته ام ، وای بر من گر تو هم روزی فراموشم کنی .
روزگاری هستی ام را می نواخت ، آفتاب عشق شور انگیز من ، این زمان خاموش و خالی مانده است ، سینه ی از آرزو لبریز من .
ای نگاهت رونق فردای من ، در تو معنا می شود دنیای من ، ای کلامت بهترین اثبات عشق ، با تو ماندن آرزوی رویای من .
روزگاریست همه عرض بدن می خواهند ، همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند ، دیو هستند ولی مثل پری می پوشند ، گرگ هایی که لباس پدری می پوشند ، آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند ، عشق ها را همه با دور کمر می سنجند ، خب طبیعی است که یک روزه به پایان برسد ، عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد .
از بس که آسمان دلم ابریست ، تمام خاطراتم نمناک شده است ، نمی دانم چرا ؟
فاصله ها را نمی توان از بین برد ، ولی اگر می توانی من را از بین ببر چون تحمل این فاصله ها را ندارم .
اگر می دانستی چه قدر دوستت دارم ، هیچ گاه برای آمدنت باران را بهانه نمی کردی رنگین کمان من .
ا
زندگی را نفسی ارزش غم خورن نیست ، و دلم بس تنگ است ، بی خیالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آنقدر می خندم که غم از روی رود .
تو گران مایه ترین تصویری ، من اگر قاب تو باشم کافیست .
ای کاش دلم پنجره ای دیگر داشت ، ای کاش خدا فقط شقایق می کاشت ، ای کاش یکی می آمد و غم ها را ، از قلب اهالی زمین بر می داشت .
عشق قصه ی یکی بود و نبوده ، عشق کلاغی بود که هرگز به خونش نرسیده .
اگه من دستاتو کم نوازش کردم ، در عوض از عکست تو را خواهش کردم ، اگه من چشمامو از تو می دزدیدم ، توی قلبم عشقو به تو می بخشیدم !
فداکاری را در کودکی یافتم که آبنباتش را در دریاچه ی نمک انداخت تا شیرین شود .
زندگی کشیدن نقاشی بدون پاک کنه ، سعی کن قشنگترین نقاشی رو بکشی .
تو در راهی ، من رسیده ام ، اندوهی در چشمانت نشست ، رهرو نازک دل ! میان ما راه درازی نیست : لرزش یک برگ .
زمین در انتظار تولد یک برگ ، من در حال شمارش معکوس ، صفر همیشه پایان نیست ، گاه آغاز پرواز است .
طبقه ی یک ، طبقه ی دو ، طبقه ی سه ، طبقه ی چهار ، طبقه ی پنج ، با آسانسور قلبم بازی نکن ، اون تو گیر می افتی ها !
شاد باش که از شادی تو دلشادم ، تا تو شادی ز غم هر دو جهان آزادم ، لذت زندگی من همه خرسندی توست ، بی وفایم که وفایت برود از یادم .
اگر خداوند آرزویی را در دل تو انداخت ، بدان که توانایی رسیدن به آن را در تو دیده است .
لحظه ها در پی هم می گذرند و میان آن ها تو فقط می مانی ، لحظه ای با من باش ، تا ابد در دل من مهمانی .
سلام ، این چه اخلاق بدییه هست که داری ؟ یه چیزی از آدم می گیری چرا پس نمیاری ؟ نمیگی دلمو نیاز دارم ؟
عشق ، سوءتفاهمی است که با یک متاسفم فراموش می شود . (احمد شاملو)
راز سکوت را نم نم اشک می داند و غم تنهایی عشق را خلوت شب .
بیا تا باورت گردد که بی تو کمتر از خاکم ، ولی با تو افلاکم ، بیا با آرزوهایم بسازم خانه ای در دل ، سراغم را نمیگیری مگر بیگانه ای با دل ؟
چه کسی میگوید که گرانی اینجاست ؟ دوره ی ارزانیست ، چه شرافت ارزان ، تن عریان ارزان ، عشق ارزان و دروغ از همه چیز ارزانتر .
یک صندلی خالی کنار رویاهایم از آن توست ، بنشینی یا بروی ، دوستت دارم !
اگر می دانستید که یک محکوم به مرگ هنگام مجازات تا چه حد آرزوی بازگشت به زندگی را دارد ، آنگاه قدر روزهایی را که با غم سپری می کنید ، می دانستید . (ابو علی سینا)
آخرین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار ، تا که تنهایی ات از دیدن آن ، جا بخورد و بداند که دل من با توست ، در همین یک قدمی !
شبها که بی تو پلک غزل بسته می شود ، از لحظه های بی تو دلم خسته می شود ، باور نمی کند دل مغرور و ساکتم ، هر لحظه بیشتر به تو وابسته می شود .
عمریست لبخندهای لاغر خود را ذخیره می کنم و می گویم برای روز مبادا ، هر روز بی تو برایم روز مباداست !
تو اگر خسته ای از دست دلم حرفی نیست ، امر کن تا که بمیرم ، به خدا می میرم !
بر سنگ قبر من بنویسید خسته بود ، اهل زمین نبود نمازش شکسته بود ، بر سر سنگ قبر من بنویسید شیشه بود تنها از این نظر که سراپا شکسته بود ، بر سنگ قبر من بنویسید پاک بود و چشمان او که دائما از اشک شسته بود ، بر سنگ قبر من بنویسید این درخت عمری برای هر تیشه و تبر دسته بود ، بر سنگ قبر من بنویسید کل عمر پشت دری که باز نمی شد نشسته بود .
زندگیمو میدم برات ، جونمو میزارم به پات ، هرجا بری میام باهات ، میشم یه رویا تو شبات ، میشم یه خواب شیرین تو چشات ، دنیا رو میزارم کنار اگه بگی دوست دارم .
عشق همچون نقاشیست ، با این تفاوت که نقاشی را می توان پاک کرد اما عشق را هرگز !
هرگاه دلت هوایم را کرد ، به آسمان بنگر و ستارگان را ببین که همچون دل من در هوایت می تپند .
در رویاهای کودکانه آموختم به چیزی که به من تعلق ندارد فکر نکنم ، اما ناگهان او همه ی فکرم شد .
در دنیا جای کافی برای همه هست ، پس بجای اینکه جای کسی را بگیری سعی کن جای خودت را پیدا کنی .
وقتی آدم همه چیزشو توی زندگی از دست میده ، توی بهترین قسمت زندگیش قرار داره ، چون از اون به بعد فقط می تونه پیشرفت کنه .
برای عشق گریه کن اما کسی را به خاطر عشق به گریه کردن ننداز ، با عشق بازی کن اما هرگز کسی را با عشق بازی نده .
آتش زده ای به تار و پودم ای عشق ، بر هستی و بر بود و نبودم ای عشق ، سرخورده و بیچاره و خوارم کردی ، من با تو مگر چه کرده بودم ای عشق !
در دفتر زندگیت برای سفید ماندن صفحه ی غصه هات همیشه دعا می کنم .
دل بستن مثل پرت کردن یه سنگ تو دریاست ، اما دل کندن مثل پیدا کردن همون سنگه !
روی دلای آدما هرگز حسابی وا نکن ، از در نشد از پنجره زوری خودت رو جا نکن ، آدمکای شهر ما بازیگرایی قابلن ، وقتش بشه یواشکی رو قلب هم پا میذارن ، تو قتلگاه آرزو آدم کشی زرنگیه ، شیطونک مغزای ما دلداده دو رنگیه .
رفتمو تو شهر عشقم دلمو تنها گذاشتم ، دیگه حتی واسه موندن یه بهانه هم نداشتم ، با همه روح و وجودم یه دله شکسته بودم ، آره دل شکسته بودم با تمامی وجودم ، میگن این دو روز دنیا جای غم خوردن نداره ، چه جوری آروم بگیره اون دلی که بیقراره .
در این شب پر از سکوت ، واژه ها یاری ام نمی کنند ، کاش تو بودی تا سکوتی مرگبار بر لحظاتم سایه نمی افکند ، کاش تو بودی تا در دریای مهربانیت غرق می شدم ، تو زیباترین ترانه ام هستی .
من تو را باز کجا خواهم یافت ؟ جز در اندیشه ی خویش و به جر قصه ی هجران و شکیب ، چیست افسانه ی عمر ؟
چند تا دوسم داری ؟ همیشه وقتی یکی ازم می پرسید چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ می گفتم ، ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم : یکی ! می دونی چرا ؟ چون قوی ترین و بزرگترین عددیه که می شناسم ، دقت کردی که قشنگترین و عزیزترین چیزای دنیا همیشه یکین ؟ ماه یکیه ، خورشید یکیه ، زمین یکیه ، خدا یکیه ، مادر یکیه ، پدر یکیه ، تو هم یکی هستی ، وسعت عشق من به تو هم یکیه ، پس اینو بدون از الان و تا همیشه : یکی دوست دارم !